روزهای سخت

fafa · 00:18 1403/02/17

بعضی موقع ها تو زندگی یه اتفاقایی میفته که باورشون سخته، یه جوری پیش میرن که حتی فکرشم نمیکردی. 

بعضی موقع اینقدر سخت و زجراور میشه که کمرت باهاش میشکنه. منم امسال یه سری از این اتفاقات برام پیش اومد روز قبل عید کسی که دوسش داشتم ولم کرد. کسی که فکرمیکردم هرکی ولم کنه اون ولم نمیکنه، ولی ول کرد. 

این دوماه کلی بهم سخت گذشت. کلی گریه کردم، کلی مریض شدم. تا بالاخره الان سرپا شدم. الان یکم بهتر شدم دارم اتفاقارو میپذیرم. 

میدونی چیه. هر اتفاقی که بیوفته هرچند سخت باشه با گذشت زمان دردش کمتر میشه، خوب نمیشه ها درد کمتر میشه. 

به خوام روراست باشم من خودمو میزنم به اون راه، خودمو میزنم به فراموشی و راجبش فکرنمیکنم البته تاجایی که میتونم. نمیدونم درسته یا نه ولی تا الان نتیجه داده.